عید

 

000

 

پـیشینـه عیـد نـوروز ما ایـرانیـان


نوروزجشن ایرانیان ازروزگاران كهن پرشكوه ترین جشن بهاری درجهان بوده است.

 نوروزبهارانه ای است كه روایت های تاریخ درباره پیدایش آن بسیارگوناگون است.

نوروزجشن شروع فروردین یا "فرودگان" است كه یادآوراجدادونیاكان مابودوچنان

می پنداشتند كه درپنج شب،ارواح پاك مردگان، برای دیدار وضع زندگی و احوال

بازماندگان به زمین فرود می آیند و در خانه و آشیانه خویش سرگرم تماشا و

سركشی می شوند. اگر خانه روشن و پاكیزه و ساكنان آن راحت و شاد باشند،

ارواح مسرور و سرافراز برمی گردند. اما درغیر اینصورت، آنان غمگین و ناراحت به

منزلگاه خویش باز می گردند و تا سال آینده به انتظار می نشینند.

درباره پیدایش نوروزدرروایتی دیگرچنین آمده است كه نیشكرراجمشیددر این روز

 یافت و مردم از كشف خاصیت آن متحیر شدند. پس جمشید دستور داد تا از

شهد  آن شكر ساختند و به مردم هدیه دادند. از این رو، آن را نوروز نامیدند.

همچنین روایت شده كه اهریمن،بلای خشكسالی وقحطی رابرزمین فرونشانید

اما جمشیدبه جنگ بااهریمن پرداخت وعاقبت اوراشكست داد.آنگاه خشكسالی،

 قحطی ونكبت رابرروی زمین ازریشه خشكانیدوبه زمین بازگشت بابازگشت وی

 درختان وهرنهال وچوب خشكی سبز شدند.پس مردم این روزرا "نوروز" خواندند و

هر كس به یمن و مباركی درتشتی جوكاشت واین رسم سبزه نشانیدن درایام

نوروز از آن زمان به امروز باقی مانده است.



در خیام نامه آمده است :

چون ازامیری جمشید 42۱سال گذشت،جهان ازاویكسره راست همی آمد. ایران

 و ایرانیان هم مطیع و مرید او شدند تا بفرمود گرمابه های بسیار ساختند و سیم

 و زراز معادن برآوردند ودیبای ابریشمی بافتند كه آن روز،روز اول "حمل" بود. پس

جشنی بر پا ساخته و نوروزش نام نهاد تا هر سال چو فروردین آید، آن روز را 

جشن گیرند.

در میان اقوام آریایی كه وارد ایران شدند، جشن سال نو در اصل به دو

شكل زیر بوده است :

آریاییها درروزگاران باستانی دارای دوفصل گرماوسرما بودند.فصل سرما شامل دو

ماه وفصل گرما شامل ده ماه می شد.ولی پس ازمدتی،تابستان دارای هفت ماه

و زمستان دارای پنج ماه شد. در هر یك از این دو فصل جشنی برگزار می كردند كه

هر دو این جشنها را آغاز سال نو تلقی می كردند. در جشن اول كه به هنگام آغاز

فصل گرما یعنی به هنگامی كه گله ها راازآغل به چمنهای سبزوخرم میكشانیدند

 وازدیدن چهره گرمابخش خورشیدشادمیشدند.جشن دوم با شروع سرما آغاز

 می شد. دراین ایام گله رابه آغل باز میگرداندند و با توشه های اندوخته ازآنها

نگهداری می كردند. بر اساس شواهد و قرائن، جشن نوروز حتی به هنگام تدوین

بخش كهن اوستا نیز در آغاز بهار بر پا می شده و شاید به نحوی كه اكنون بر ما

معلوم نیست آن را در برج مزبور ثابت نگاه می داشتند.

عید نوروز شش روز متوالی دوام داشت ودراین روزها،سلاطین بارعام میدادند و

نجبای بزرگ واعضای خاندان خودرابه ترتیب میپذیرفتندوبه حاضران عیدی میدادند

در روز اول سال مردم زود از خواب برمی خواستند، به كنار نهرها و قناتها وخود

 رامیشستند وبه یكدیگرآب میپاشیدندوشیرینی تعارف می كردند. صبح قبل از

 آنكه كلامی گویند، شكر یا عسل می خورند و برای حفظ بدن از نا خوشی ها و

بدبختی ها روغن به تن می مالیدند.

اما نوروز، پس ازمرگ جمشیدنیزبه حیات خود ادامه داد.درمعنا نوروز،ازهجمه ها

 و حمله های یونانیان، اعراب، تركها و مغول ها جان به در برد و نوروز ثابت كرد كه

 مهمترین جشن فرهنگی میلیون ها ایرانی است كه چه در درون و چه در خارج

از ایران زندگی می كنند.


جشن نوروز پیشاپیش بر ایرانیان سراسر گیتی مبارك باد



000 

ولادت

 

ستاره مکه

(متن مجری ولادت حضرت محمد(ص))

ستاره مکه

سال ها بود که زمین در حسرت باران حیاتبخشی می سوخت و درمان تشنگی،

 سیاهی و تیرگی خودرا ازآسمان آبی انتظارداشت.سال ها بودکه زمین به کویر

 خشک تعصبات و عقاید باطل و مرداب خرافات، تبدیل شده بود که ناگاه در شبی

فراموش نشدنی، باران رحمت الهی شروع به باریدن کرد و زمین تشنه را سیراب

ساخت و گُلی زیبا، به نام محمد مصطفی(ص) در کویر حجاز، شکوفا شد.

 

تولد او، عطر دل انگیز ایمان را به مشام مشتاقان رساند و چشمه های جوشان معرفت را

در سینه ها، جاری ساخت

 

آری با تولد او، کویر جهل و تعصب به بوستان مِهروتفکرتبدیل شد. آن پیام

آورالهی، در شهر مقدس مکّه و در خانواده ای مؤمن و خداپرست،در شب

 17 ربیع الاول به دنیا آمد و جهانِ هستی را با وجود مبارک خود، منوّر کرد.

 

ستاره مکه

آن شب آسمان مکّه ستاره باران شده بودوساکنان عرش ملکوت برای تحویل دادن

امانت خود به زمین آمده بودند. در همان زمان کنگره های کاخ کسری فرو ریخت و

آتشکده های فارس به خاموشی گرائید و پی آمد این تولد شیاطین و طاغوت ها

گریختند و بت های جاهلی یکی پس از دیگری سقوط کردند. نور ایمان به سراسر

 دنیاتابید و پیام اسلام در قلب ها نفوذ کرد و بشر ازچنگال ظلم وجهل،نجات یافت.

آسمان ها وزمین امشب نورباران است. برلب عرشیان ازشوقِ گل،عشق و سرور

 جاری است. زمین، گل باران وفضا سرشار ازعطرمشک وعود است.شهرمکه،

میلاد آخرین سفیر الهی،رسول حق ورحمت راانتظارمیکشد؛آن که نقش نگین

انبیا است. ناگاه در این فضای پر از عطر و نور، خداوند دسته گلی را به آمنه

 عطا نمودو زمین و فلک غرق سرور و شادی شد و ملائکه فوج فوج برای عرض 

تبریک به زمین آمدند.

 

 ما نیز میلاد خجسته و مبارکِ گل خوش بوی آمنه، سراجِ مُنیر و نوربخش

دیده افلاکیان و خاکیان را به همه شما عزیزان تبریک می گوییم.

 

ای صبح سفید آرزویم

از توست تمام گفتگویم

تو راز و نیازآفتابی

تفسیر نماز آفتابی

ای چشم و چراغ آفرینش

ای نامه باغ آفرینش

با ذره و چشمت آفتاب است

توضیح صریح شعر ناب است

پایان ره نگاه ما، تو

اینجا همه جا پناه ما، تو

ای گل ز تو رنگ و بو گرفته

بلبل ز تو آبرو گرفته

ما و خسته و آشیانه مهرت

در پیش خدا بهانه مهرت

ای نام خوش تو رمز هستی

تا هست خدای تو، تو هستی

با آمدنت سپیدی آمد

یاحضرت مصطفی محمد(ص)

       

 

***********************

 

بهار بی خزان، روی محمد

بهشت جاودان، کوی محمد

معطر ساخت گلزار جهان را

شمیم تار گیسوی محمد

***********************

 

صدای بال و پر جبرئیل می آید

شب است و ماه به آغوش ایل می آید

لب کویر پس از این ترک نخواهد خورد

که ساقی از طرف سلسبیل می آید

لباس خاطره را از حریر عشق بدوز

حلیمه! نزد تو فردی اصیل می آید

نگاه آمنه از این به بعد می خندد

چرا که معجزه ای بی بدیل می آید

میلاد پیامبر رحمت، تاج آفرینش بر شما خجسته باد